نمی ذارم تو رو از من بگیرن
حتی تو عالم عکس و نقاشی
روی پیشونی سرنوشتته
تو باید فقط مال خودم باشی
نمی ذارم که تو رو بدزدنت
جای تو فقط رو چشمای منه
توی فال من فقط اسم توئه
کسی که چشاش مث تو روشنه
نمی ذارم این همه خاطرمون
پنهونی کنج یه خورجین بمونه
قسمت طالع تو سفر بشه
واسه من یه درد سنگین بمونه
نمی ذارم اونا که کم عاشقن
من و از خیال تو جدام کنن
نمی ذارم تو بری که آدما
همشون با سرزنش نگام کنن
نمی ذارم توی خلوتت کسی
بیاد و با شادی با تو دس بده
اون باید لذت این دس دادنو
به من و خاطره ی تو پس بده
نمی ذارم کسی جز خودم یه روز
با تو و با رویاهات کنار بیاد
تازه از تولد تو حق داره
توی هر پس کوچه ای بهار بیاد
نمی ذارم که نوازش کسی
سب ناز مژه هاتو خواب کنه
نمی ذارم خونه ی آرزومو
کسی با اومدنش خراب کنه
نمی ذارم یه غریبه با نگاش
پادشاه دل بی ریات بشه
من میخوام خودم پسرتشت کنم
نمی ذارم که کسی خدات بشه
نمی ذارم به بهونه ی کسی
عشق و دنیای منو یادت بره
تو یه عمره دیگه زیبای منی
با یه دنیا اعتماد و خاطره
نمی ذارم تو رو صیدت بکنن
نمی ذارم که تو از پیشم بری
ولی توی سرنوشتم ٬ می بینم
تو نمی مونی پیشم ٬ مسافری
نمی ذارم جای من کسی شبا
بالای سرت لالایی بخونه
نمی ذارم دلی که مال منه
پیش بیگانه امونت بمونه
این نذاشتن چقدر خوبه ٬ ولی
آخه من که اختیاری ندارم
تصمیما رو همیشه تو میگیری
من چجوری میتونم که نذارم
تازگی خیلی سفارش می کنی
می گی کم کم دیگه وقت رفتنه
زیبا جون تو می خوای از پیشم بری ؟
از تو انقدر فقط سهم منه ؟
نمی خوای جواب بدی من می دونم
داشتن زیبا یه کار ساده نیست
مریمت شرایط و لیاقتش
واسه ی یه مژتم آماده نیست
ترس رفتنت دیوونم می کنه
ولی این دیوونه که کاره ای نیست
زیبا چش به رات می مونم همیشه
تنها دل خوشیم اینه چاره ای نیست
نظرات شما عزیزان: