دهانت را می بویم ،
مبادا گفته باشی دوستت دارم
و من نشنیده باشم!

پدری دست بر شانه پسر گذاشت و از او پرسید: تو می توانی مرا بزنی یا من تورا؟ پسر جواب داد:من میزنم پدر ناباورانه دوباره سوال را تکرار کرد ولی باز همان جواب را شنید با ناراحتی از کنار پسر رد شد بعد از چند قدم دوباره سوال را تکرار کرد شاید جوابی بهتر بشنود. ... پسرم من میزنم یا تو؟ این بار پسر جواب داد شما میزنی. پدر گفت چرا دوبار اول این را نگفتی؟؟؟
پسر جواب داد تا وقتی دست شما روی شانه من بود عالم را حریف بودم ولی وقتی دست از شانه ام کشیدی قوتم را با خود بردی

گفت :جبران می کنم ، گفتم کدام را عمر رفته را روح شکسته را دل مرده اما تپنده را حالا من هیچ جواب این تار موهای سپید را می دهی نگاهی به سرم کرد و گفت وای ... خبر نداشتم چه پیر شدی گفتم :جبران می کنی گفت: کدام را
خدایا
جای سوره ای به نام ” عشق ” در قرآنت خالیست ،
که اینگونه آغاز میگردد :
و قسم به روزی که قلبت را می شکنند و جز خدایت مرهمی نخواهی یافت .
خدایا
فاصله ها هیچوقت دوست داشتن را کمرنگ نمیکنند بلکه دلتنگی را بیشتر میکند .
خدایا
چرا دل های پاک خطا نمی کنند ،
فقط سادگی می کنند و امروز سادگی پاکترین خطای دنیاست .
خدایا
برای خرید عشق هر کس هر چه داشت گذاشت .
دیوانه هیچ نداشت و گریست
گمان کردند چون هیچ ندارد می گرید
اما هیچ کس ندانست که بهای عشق اشک است !
    
دنیای این روزهای من شکسته...
یادم باشه اگه با دروغ و خیانت و دورنگی فریبم دادن ، صادق و روراست بمونم ،
یادم باشه اگه قلبمو شکستن ، اگه غرورم رو له کردن ، اگه تحقیر شدم ، به جای نفرین ، دعاشون کنم . چون همیشه میگن خدا را جا به دلهای شکسته ست ،
یادم باشه روی چهره ی غمگینم یه نقاب شاد با لبخند بذارم تا کسی نفهمه پشت این چهره چی میگذره ،
یادم باشه به هیچ کس و هیچ چیز اعتماد نکنم و هیچ حرف قشنگی رو باور نداشته باشم ،
یادم باشه دوست داشتن تاریخ مصرف داره و تا وقتی دوستت دارن و بهت علاقه نشون میدن که چهره جدیدی پیدا نشده باشه ،
یادم باشه فریادمو توی گلو خفه کنم و اشکهامو توی خلوت تنهائیم ببارم ،
یادم باشه خودمو پیش هیچکس زود ورق نزنم ، سفره دلم رو پیش هیچکس باز نکنم و حرفها و درد دلهامو پیش خودم نگه دارم
یادم باشد سکوت کنم
امشب امشب از اون شباس که باز چندتا سوال ازت دارم
می خوام اگه جواب ندی دست از سرت ور ندارم
بگو بدونم میدونی،معنی عاشقی چیه،عشق چیه عاشق کیه؟
وقتی یه دل عاشق میشه ، تکلیف صاحبش چیه؟
بگو بدونم تا حالا ،فکر کردی عشق چه رنگیه؟
دنیای عشق و عاشقی ، چه دنیای قشنگیه؟
چرا دلای عاشقا ،عاشق غصه و غمه؟ چرا تو این دوره زمون،عشقای واقعی کمه؟
هیچ میدونی به عاشق ، خیلی یا دیونه میگن از بس که تنها می مونن ،جغدای ویرونه میگن؟
چرا چشای عاشق به گریه عادت می کنن؟ چرا اونایی که عاشقن شمع رعایت می کنن؟
چرا همیشه عاشقا قصه مجنون می خونن؟ چرا اونایی که عاشقن سر زبونا می مونن؟
ميدونم كه نميدوني !!!! اگه ميدونستي هيچوقت تنهام نميگذاشتي
دوباره آمدی
در رویایم
در فکرم
در ذهنم
و همه چیزم شدی
چرا تا فراموشت میکنم...
میایی؟؟
چرا تا فراموشت میکنم...
نشانی تازه
از تو در برابرم می آید؟

نظرات شما عزیزان:
|